دروغپردازان سياه روی
عبدالشکور کشتکار عبدالشکور کشتکار

يادداشت

تاريخ 2 نوامبر2008

 

به ادارۀ محترم ماهنامه مشعل!

رفيق عزيز روزبه!

 

اخيراً در سايت انترنتي"افغان – جرمن انلاين" در صفحه"نظريات خواننده گان در مورد جنايتکاران جنگي" از نام من «شکورکشتکار- محل سکونت کابل-تاريخ 24-10-2008»نوشته ای جعل شده در باره سلطان علي کشتمند سابق رييس شورای وزيران افغانستان گذاشته شده بود.

من گرچه مدتها است که به نسبت چشم دردی و چندبار عمليات چشم ناشي از اينکه صورتم در شکنجه گاه حفيظ الله امين صدمه ديده بود،بنابر توصيه داکتر از خواندن و نوشتن دور مانده ام؛مگر ناگزير به خاطر رد نوشتهء متذکرۀ آن جعلکار سياه روی،وظيفه و مکلفيت خود دانستم تا جهت روشن شدن ذهنيت هموطنان عزيز،اين يادداشت را با چند روز تأخير بنويسم.

قبل از اينکه به نوشتن اين يادداشت بپردازم به تاريخ29-10-2008 توسط ايميل به سايت متذکره نوشتم که:(( در سايت شما در صفحه جديد تحت نام محاکمه جنايتکاران جنگي ديده شده است،از نام من شکور کشتکار- سکونت کابل- تاريخ 24-10-2008 نوشتهء جعل شدۀ دستوری گذاشته است.محتوای ان نوشته از آغاز تا انجام دروغ و بي بنياد بوده،ساخته و پرداخته ذهن ناپاک نويسندۀ خاين جعلکار و مزدور مي باشد.اصلاً و قطعاً از من نيست.

از اينکه کمپوتر من الفبای دری ندارد،عجالتاً اين يادداشت کوتاه را در جواب به شما ايميل کردم؛انشاالله جواب مکمل و حقيقت را،نويسندۀ جعلکار تحت عنوان"دروغپردازان سياه روی" در سايت و ماهنامه مشعل دريافت خواهيد کرد.

لطفاً اين يادداشت مختصر مرا پس از برگردان به الفبای دری جهت آگاهي خواننده گان گرامي در آن صفحه بگذاريد.))

به تعقيب يادداشت متذکره بارديگر توسط ايميل مورخ 30-10-2998 از سايت افغان – جرمن خواستم که :((از شما ميخواهم آن نوشته مورخ24-10-2008 را که از نام من جعل شده است از آن صفحۀ جنجالي و سوال برانگيز تان برداريد.))چنان هم کردند.

به خواننده گان عزيزی که به سايت متذکره مراجعه مي فرمايند،خاطرنشان مي سازم آن نوشتهء جعلي بي بنياد بصورت قطع از من نيست؛بلکه نويسندۀ آن از جمله آن عده جعلکاران دروغپرداز سياه روی است که مي خواهد ذهنيت ها را مغشوش و خاک به چشم هموطنان بزنند.

1-   نويسندۀ بي وجدان ناآگاه و بي خرد آن نوشته،بدون تحقيق سکونت مرا کابل نوشته است؛در حالي که من از سال 1373 به اينطرف در کشور هالند با خانوادۀ خود زنده گي مي نمايم.

2-   من از ماه جدی سال 1358 الي نيمه ماه قوس 1361 حدود سه سال ني 6 سال به حيث رييس پذيرش(عارضين و مراجعين)در شورای وزيران ايفأی وظيفه نمودم.

3-   من از اواخر ماه قوس سال 1361 الي آغاز ماه حمل 1363 بحيث آتشه تجارتي افغانستان در پاکستان کار کرده ام.

4-   من از ماه حمل سال 1363 الي ماه ثور 1367 بحيث رييس موسسه نشراتي "بيهقي" مصروف کار بودم.

5-   من از ماه حوت 1367 الي اخير سال 1371 بحيث رييس شعبه امور فرهنگي در ادارۀ امور شورای وزيران خدمت کرده ام.

6-   من قبل از فروپاشي حاکميت"حزب وطن" اخير سال 1371 مجبور به ترک وظيفه دولتي و وطن شده،از اخير سال 1373 مطابق 1994 م در کشور هالند سکونت دارم.

به تو ای نويسندۀ حقيقي بهتانگر آن نوشتهء جعلي مي گويم!:اگر سياه روی نيستي و از جملۀ جنايتکاران نمي باشي،از دادن نام ننگين و کثيف خود شرم نمي داشتي و اگر اندکي شرف و وجدان بيدار ميداشتي و اگر اين همه دروغهايت حقيقت ميداشت و در موضع راستي و صداقت قرار ميداشتي،پس چرا آنچه را که در مورد سلطان علي کشتمند و من ميدانستي مردانه وار از نام خود قلم نزدی؟واضح است که هرآنچه نوشته ای و هر آنچه در زنده گي ننگيننت گفته ای و کرده ای مسلماً که همه مردم فريبي،دروغ،افترأ،بهتان و لاف و گزاف بوده،ساخته و پرداخته ذهن ناپاک خودت مي باشد.بدان که وجدان کثيف و ناپاکت با اين اعمال رذيلانه ات پيوسته ترا عذاب خواهد داد.و در تمام عمر سرافگنده گي و شرمساری نصيبت خواهد بود.

آقای نويسندهء جعلکار نمک حرام بي خرد،بدون آنکه قدری به مقررات،اصول کار و تشکيلات شورای وزيران آگاهي و معلومات داشته باشد،مغرضانه از شکم خود برای رييس شورای وزيران وظايف بگير و به بند تعيين نموده و همچنان از دستگاه مجاری و نجاری خويش فرکسيوني به قول معروف"هشت رُخ نه گرد" که در هيچ قالب نمي گنجد تراشيده است.تا درباره افراد و اشخاص«مخالف سيستم- مخالف حضور قوای اشغالگرروس و غيره و غيره...» اطلاع رساني نمايند و صدراعظم برطبق آن افراد متخلف را"بدون فهم،درک،مطالعه،تحليل،غور،چگونه گي حقيقت و واقعيت"توسط خدمات اطلاعات دولتي مجازات کند.

اين گفته ها و لاطايلات از بيخ و بن بي مايه بوده،از آن کساني است که در جهت موافق وزش باد به نرخ روز حرکت مي کنند و وظيفه دارند تا در تنور گرم برخي رسانه های معلوم الحال تصويری و انترنتي نان بپزند.

عرفي تو مينديش ز غوغای رقيبان

آواز سگان کم نکند رزق گدا را

به توجه هموطنان گرامي خود مي خواهم برسانم که :ح.د.خ.ا(حزب وطن)متشکل از دو جناح بنام های خلق و پرچم بودند.موجوديت فرکسيون ها از لحاظ سياسي و عقيدتي بخصوص در بخش جناح پرچم منتفي بود حتا اگر به تمايل اشخاص از لحاظ شخصي و سليقه ای و تا حدود قومي،منطقه ای بنابر ويژه گي های افغانستان فرکسيون گفته شود،فهرست مرتبه ای آن جعلکار دروغپرداز که در سايت افغان – جرمن به نشر رسيده است نادرست بوده آن را از ريشه رد مي نمايم.

سلطان علي کشتمند در زمان استبداد حفيظ الله امين متحمل بيرحمانه ترين شکنجه ها در زندان توسط عمال رژيم شده بود؛وی عذاب سلول های انفرادی را فراوان چشيده است.انسان های با وجدان و شرافتمند که زجر شکنجه و زندان را ديده باشند،هرگز روا نخواهد داشت که يک انسان بيگناه و مظلوم بخاطر داشتن افکار سياسي و داشتن عقيده ديني و مذهبي مخالف بزندان برود؛مگر اينکه در آن زمينه ها مرتکب قتل و جنايت شده باشد.

من در يک نوشتۀ خود در جريده " آزادی" منتشرۀ کشور دنمارک بمديريت مسوول آقای نجيب روشن شماره64 سال2004 مطلبي نوشته بودم،در بخشي از آن در باره برخي ويژه گي های اخلاقي و انساني ذاتي سلطان علي کشتمند تا آن حديکه من مي شناختم و در جريان کار درک کرده بودم چشمديد خود را بطور مثال خاطرنشان ساخته بودم.از جمله برخورد،گذشت و عفو وی در برابر شخصي که او را در زندان به شدت شکنجه داده بود،ياد کرده ام.بي مناسبت نخواهد بود آن قسمت را در اين مقطع عيناً بازگو نمايم:(( آن شخص که در مقام دوم يکي از وزارت ها قرار داشت،در غياب وزيرش جهت اجرای برخي امور به صدارت فرا خوانده شده بود.بوضاحت ديده مي شد که در چهرۀ او آثار ترس وجود دارد.از من پرسيد:چرا کشتمندصاحب مرا خواسته است؟)) گفتم: چون وزير شما در مسافرت است،مسلماً که در غياب وزير با شما حرف خواهد داشت.تا چند دقيقه يي که نوبت پذيرش برايش رسيد با نا آرامي زياد هر آن خود را در چوکي از يک پهلو به پهلوی ديگر جا به جا مي کرد.حينيکه از دفتر صدراعظم برون برآمد رنگ بر رويش باز امده بود.با لبخند گفت:((من در تمام زنده گي ام چنين انسان را به اين بزرگي و مردانه گي و گذشت نديده ام،از عقب ميز کارش برخاست،قبل از آنکه من برايش سلام دهم او برايم سلام کرد،دو سه قدم به پيشواز من آمد،دستم را فشرد،از صحتم و کارهای وزارت پرسيد و چند مطلب برايم هدايت داد.))در حالي که اشک در چشمانش حلقه بسته بود با سپاس گفت:(( تا زنده هستم، پيش شان شرمنده مي باشم.))

آقای نويسنده جعلکار مزدور و يارانش به ببينيد چنين گذشت و چنين برخورد نيکو را که تنها مي توان در وجود انسان های با فرهنگ و دولتمردان بزرگ دريافت کرد.

خواننده گرامي!آقای نويسنده جعلکار در قسمتي از آن نوشتۀ خود ادعا کرده است که :(( روزانه دهها گزارش ارسالي وزيران،روسا،مسوولين مستقل ارگانهای مربوط به شورای وزيران را که عنواني رييس شورای وزيران آقای کشتمند مواصلت که در زمينه همه طالب هدايت و دستور مي گرديدند!.... و آقای صدراعظم مسوول بدون درک،فهم...غور چگونه گي حقيقت و واقعيت در پايان هدايت ميداد{به رياست خدمات اطلاعات دولتي گزارش و خبر داده شود- در مورد اقدامات امنيتي گرفته شود - از وظيفه سبکدوش گردد- به سارنوالي معرفي گردد- دستگير گردد-غرض اجرأت بعدی مصوبه اعدام موصوف اماده گردد- مورد پيگرد قرار گيرد- تنزيل رتبه و يا مقام داده شود- تتمع گردد- تنبهه گردد.

و ما طبق هدايت نخست وزير به مراجع مربوط دستور و هدايت صدراعظم را خبر داده که اکثرأ کار اساسي آقای کشتمند را اين مطالب تشکيل ميداد.))

روی آقای نويسنده جعلکار بي وجدان سياه.تا جايي که من در آن زمان در جريان کار شورای وزيران قرار داشتم،چنين بود که :بر طبق تقسيم وظايف رييس شورای وزيران مسوول حل و فصل امور اقتصادی،اجتماعي و فرهنگي بود.

با تأکيد مي خواهم اذعان نمايم در دستگاه شورای وزيران هيچگونه دفتر و فردی به منظور گرفتن گزارشهای مبني بر مجازات و تعقيب مخالفان دولت،مطابق ادعای نويسنده جعلکار وجود نداشت.فکر مي کنم که اکنون هم ندارد.

هرگاه به آرشيف، لايحهء وظايف و تشکيل دستگاه شورای وزيران و ادارۀ امور آن که در طي حوادث سال های جنگ های ميان تنظيمي محفوظ مانده است،مراجعه گردد بوضاحت حقيقت متذکره دريافت مي گردد.

آقای نويسندهء دروغ پرداز سياه روی،به کتاب يادداشت های سياسي و رويدادهای تاريخي- جلد سوم تاليف س.ع.کشتمند مراجعه نمايد،ايشان در آن کتاب از همکاران نزديک اداری خويش در شورای وزيران و وظايف انان ياد آوری کرده اند.

سايت "افغان- جرمن انلاين" قبل از آنکه نوشته های بي هويت و جعلي نويسنده گان بي مسووليت را که آدرس معيين قابل دسترسي ندارند در سايت خود بگذارن؛مي بايست برطبق اصول در باره نويسندۀ آن بيطرفانه و بيغرضانه تحقيق نمايند.درست و بجا خواهد بود که هرکسي هرچه دلش خواست با استفاده از نام يک شخص برعليه شخص ديگر نا روا بنويسد و سايت مؤظف شده هم عجولانه يا عمدأ و اگاهانه آنرا به نشر برسانند.اين چنين نشرات بي بنياد و خصمانه از يک طرف به اعتبار و حيثيت رسانه و گرداننده گان صدمه وارد مي نمايد،از جانب ديگر آن رسانه با گرداننده گان و نويسنده گان آن از لحاظ حقوقي قابل پيگرد قانوني دانسته مي شود.

از سايت افغان جرمن انلاين تقاضا بعمل مي آيد،اين نوشته را آنچناني که در ماهنامه مشعل و سايت آن به نشر ميرسد،در سايت خود جهت آگاهي و روشن شدن ذهنيت آن عده هموطنان عزيز که به آن سايت و آن صفحه مراجعه کرده اند و مراجعه مي نمايند و هم چنان جهت وارد آوردن فشار بيشتر بر وجدان کثيف و ناپاک نويسنده دروغپرداز سياه روی آن نوشته جعلي بگذارند.

از اداره محترم ماهنامه مشعل احترامأ خواهشمندم اين يادداشت را که ظرف چهارصفحه نوشته شده است بدون کم و کاست آن چنانکه رسم مطبوعات آزاد است به نشر برسانند.

با احترام

محل امضای عبدالشکور کشتکار


November 9th, 2008


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بیانات، پیامها و گزارشها